معنی ماه یازدهم سال قمری
حل جدول
ذوالقعده
ماه یازدهم سال سریانی
آب
اب
ماه سوم سال قمری
ربیعالاول
ماه پنجم سال قمری
جمادیالاول
ماه ششم سال قمری
جمادیالثانی
واژه پیشنهادی
لغت نامه دهخدا
سال قمری. [ل ِ ق َ م َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) اما سال اصطلاحی آن است که بنهادن مردمان که دوازده بار چند ماه طبیعی است و اندازه ٔ وی سیصد و پنجاه و چهار روز است و پنجیک روز شش یک او جمله کرده و این یازده تیربود اگر شباروزی سی تیر بود و این سال قمری خوانند. (التفهیم ص 221). رجوع به سال طبیعی و سال شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
سال ماهی
فارسی به عربی
سحر
فارسی به آلمانی
Monat (m)
فرهنگ عمید
محاسبهشده براساس گردش انتقالی ماه: سال قمری،
معادل ابجد
554